تنگسیر
Review
زار محمد که پس از بیست سال کار کردن در خانه یک فرنگی(رابرت صاحاب)دو هزارتومان پول جمع کرده بود تصمیم میکیرد برای فرنگی جماعت دیگر کار نکند.پیش امام جمعه بوشهر میرود و امام جمعه با برداشتن سیصد تومان از آن پول بقیه پس اندار زار محمد را حلال میشمارد .او سپس به کربلا میرود.در بازگشت با سیصد تومان یک دکان جو فروشی در بوشهر باز میکند .هزار تومان باقی مانده را با وسوسه های محمد گنده رجب به کریم حاج حمزه میدهد تا با او کار اند و سودش را تقسیم کنند.کریم حاج حمزه در مقابل این پول خانه ایی را که قبلا پیش دو نفر دیگر گرو بوده است به گرو می گذارد پیش زار محمد اینکار در حضور شیخ ابوتراب که محضر داردانجام میگیرد.چند ماه بعد که زار محمد میفهمد خانه جاهای دیگری باز گرو بوده است پیش آقا علی کچل که وکیل است میرود و از او میخواهد که کارش را درست کند.آقا علی کچل شصت تومان حق الوکاله می گیرد تا کارش را درست کند ولی کاری برای زار محمد نمی کند حتی به او میگوید پولی که دادی کم است چهل تومان دیگر بیاور تا کارت را درست کنم.زار محمد حاضر میشود تا پولش را خرد خرد بگیرد اما کریم حاج حمزه چون با محمد گنده و شیخ ابو تراب و آقا علی گچل همدست است و پول را با هم خوردند حاضر به برگرداندن پول نیستند